به حال امروز خودت از ۱ تا ۱۰ چه امتیازی می دهی؟ حالا فکر کن چه چیزهایی می تواند نمره حال تو را تبدیل به ۱۰ کند؟ سفر به جزایر کاراییب یا پیشرفت شغلی؟
سوال بعدی: چه چیزی باعث می شود روزت افتضاح باشد؟ فلج شدن، سرطان، جنگ ، گرسنگی، کور شدن، مردن؟
این لیست طولانی احتمالات به ما نشان می دهد چه موانعی بر سر راه خوشی ما وجود دارد. چیزهای بد نه تنها بیشتر از چیزهای خوب اند، بلکه بسیار بااهمیت تر هم هستند.
-در گذشته و پیش از تکامل ما، اوضاع از این هم بدتر بود. یک اشتباه ابلهانه می توانست منجر به مرگ شود. بی دقتی در شکار، یک تاندوم متورم و ...
کسانی که بی پروا یا بی ملاحظه بودند پیش از آنکه بتوانند ژن خود را به نسل بعدی منتقل کنند جان خود را از دست می دادند. باقی افراد یعنی ملاحظه کارها زنده ماندند. ما نوادگان آنها هستیم!
-بنابراین عجیب نیست که از چیزهایی که از دست می دهیم بیشتر وحشت داریم. در واقع ثابت شده که از نظر عاطفی ، از دست دادن یک چیز دو برابر سنگین تر از بدست آوردن همان چیز است. به این پدیده، "نفرت از زیان" می گویند.
-به همین دلیل اگر می خواهی کسی را در مورد موضوعی متقاعد کنی، بر مزایای آن تمرکز نکن، بلکه سعی کن به او نشان دهی چگونه می تواند از مضرات آن رها شود.
در واقع جنبه منفی بسیار بزرگتر از جنبه مثبت به نظر می رسد. تقریبا در تمام شرکتها، محافظه کاری در زندگی کاری، هرگونه پیشرفت چشمگیری را از بین می برد. بنابراین اگر خطرناپذیری در بین همکارانت چندوقتی است ذهنت را مشول کرده ، جواب اینجاست.
-این همان چیزی است که نمی توانیم با آن مبارزه کنیم: بدبختی ها از خوشبختی ها هم متعددتر و هم قدرتمندترند. ما نسبت به موارد منفی بیشتر حساس هستیم تا موارد مثبت. ما برخورد بد را بیشتر از برخورد خوب به خاطر می سپاریم، البته غیر از مواردی که برخورد خوب از جانب خودمان باشد!